بلال حبشیبِلالِ حَبَشی، از نخستین گروندگان به اسلام، اولین مؤذن، خادم و صحابی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) میباشد. فهرست مندرجات۲ - آشنایی با پیامبر ۲.۱ - بلال هم سن ابوبکر ۳ - مالک بلال ۴ - شکنجههای طاقتفرسا ۵ - رهایی از بردگی ۵.۱ - اقوال ۶ - از نخستین گروندگان به اسلام ۶.۱ - اولین برده مؤمن ۷ - همنشینی پیامبر در مسجدالحرام ۸ - نخستین مؤذن در تاریخ اسلام ۹ - عنایت خاص پیامبر به بلال ۱۰ - پیمان برادری ۱۱ - خدمتگذار و همراه پیامبر ۱۲ - انتقام بلال از امیه ۱۳ - اهل صفه ۱۴ - آیات در شان بلال ۱۵ - از نخستین مهاجران به مدینه ۱۶ - همراهی پیامبر در غزوات ۱۷ - خزانهداری بلال ۱۸ - ازدواج بلال ۱۸.۱ - اقوال در ازدواج بلال ۱۹ - اذان بلال ۱۹.۱ - عدم تاخیر در اذان بلال ۱۹.۲ - صوت بلال ۱۹.۳ - مؤذن بالای کعبه ۱۹.۴ - اذان بلال بعد از پیامبر ۲۰ - شرکت در جنگها و فتوحات ۲۱ - عمرةالقضاء و حجة الوداع ۲۱.۱ - همراه پیامبر در حجةالوداع ۲۲ - بلال پس از پیامبر ۲۲.۱ - جهاد پس از رحلت پیامبر ۲۲.۲ - تعبیر عمر بن خطاب ۲۳ - وفات ۲۳.۱ - اقوال در وفات ۲۴ - علاقه پیامبر به بلال ۲۵ - نماز بلال ۲۶ - مساجدی با نام بلال ۲۷ - بلال دوستدار اهل بیت ۲۸ - بلال و ارتباط با اهل بیت ۲۹ - جایگاه بلال نزد امامان شیعه ۳۰ - فرزندان ۳۱ - روایات بلال ۳۱.۱ - راویان از بلال ۳۲ - پانویس ۳۳ - منبع ۱ - معرفی اجمالیاز زندگی او پیش از گرویدن به اسلام اطلاعی در دست نیست، جز آنکه برخی از منابع او را، بیآنکه از پدرش یاد کنند، از زادگان مولدان بنی جُمَح، و مادرش حمامه - جمامه باید تصحیف حمامه باشد - را کنیز یکی از اینان دانستهاند. در منابع دیگر او را بلال بن رَباح، و پدرش را از اسیران حبشی خواندهاند. پدر و مادرش هر دو برده بودند.پدرش رباح و مادرش حمامه از اسیران حبشه بودند حمامه، ملقب به سکینه [۴]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۰۸-۲۰۹.
[۵]
مقریزی (م. ۸۴۵ق)، امتاع الاسماع، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق، ج۹، ص۱۱۰.
و کنیزکی از خانوادههای قبیله بنی جمح از قریش بود. [۶]
ابن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار صادر، ج۳، ص۲۳۲.
[۷]
طوسی، ابوجعفر، رجال الطوسی، به کوشش قیومی، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۵ق، ص۱، ص۱۸۹.
از این رو، بلال را گاه به مادرش نیز نسبت داده، و او را «بلال بن حمامه» نامیدهاند.حمامه از پیشگامان اسلام بود و به جرم پیروی از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) شکنجه شد. [۹]
ابن عبدالبر، یوسف، الاستیعاب، به کوشش البجاوی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۸۱۳.
کنیه بلال را هم به اختلاف، ابن حمامه، ابوعبدالله [۱۴]
حاکم نیشابوری، محمد بن عبد الله، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۳۱۹.
[۱۶]
ابن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار صادر، ج۳، ص۲۳۲.
، ابوعبدالرحمن، ابوعبدالکریم [۲۲]
حاکم نیشابوری، محمد بن عبد الله، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۳۱۹.
و ابوعمر [۲۶]
ابن حجر عسقلانی، احمد، تهذیب التهذیب، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۲۸۸.
[۲۸]
ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۴۱۳ق/۹۹۳م، ج۱، ص۳۵۰.
آوردهاند و نسبتهای حبشی، [۳۰]
سمعانی، عبدالکریم، الانساب، به کوشش عبدالرحمن، حیدرآباد، دائرة المعارف العثمانیه، ۱۳۸۲ق، ج۴، ص۴۷.
قرشی و تیمی [۳۱]
مزی، جلال الدین، تهذیب الکمال، به کوشش بشار عواد، بیروت، الرساله، ۱۴۱۵ق، ج ۴، ص۲۸۸.
به وی دادهاند. از آنجاکه گفتهاند بلال همسن ابوبکر بود، باید در سالزاد او، یعنی سال سوم عامالفیل به دنیا آمده باشد. [۳۲]
ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، بیروت، دارصادر، ج۱، ص۳۸.
[۳۳]
ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، بیروت، دارصادر، ج۱، ص۸۵.
[۳۴]
ابن حجر عسقلانی، احمد، الاصابة، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، ۴۱۲ق/۹۹۲م، ج۱، ص۶۴.
[۳۵]
ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۴۱۳ق/۹۹۳م، ج۱، ص۴۷.
[۳۶]
ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۴۱۳ق/۹۹۳م، ج۱، ص۵۰.
[۳۷]
سخاوی، شمس الدین، التحفة اللطیفه، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۱.
[۳۸]
طبری، احمد، الریاض النضرة، به کوشش عیسی عبدالله محمد مانع حمیری، بیروت، ۹۹۶م، ج۱، ص۳.
[۳۹]
ابن اثیر، علی، الکامل، به کوشش عبدالله قاضی، بیروت، ۴۱۵ق/۹۹۵م، ج۱، ص۸۸ -۸۹.
همچنین گفتهاند: وی در سراة [۴۱]
ابن عساکر، ابوالقاسم، تاریخ مدینة دمشق، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق، ج۱۰، ص۴۷۶-۴۷۷.
(منطقهای بین یمن و طائف ) یا مکّه حدود سه سال بعد از عام الفیل به دنیا آمد.او پیش از اسلام بردهای بود که در اطراف مکه برای مولایش چوپانی میکرد. مشهور است که بلال پیش از آزادی غلام امیة بن خلف بود، ولی در برخی نقلها از عبداللّه بن جدعان و یتیمانی تحت سرپرستی ابوجهل به عنوان مولای بلال یاد شده است که احتمالا ناشی از تعدد مالکیت بلال در دورههای متعدد است. ۲ - آشنایی با پیامبرروایت ضعیفی از همراهی بلال با پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) پیش از بعثت در ماجرای سفر آن حضرت به شام در ۱۲ سالگی خبر میدهد که بنا به سفارش بحیرای راهب، ابوطالب آن حضرت را به همراه ابوبکر و بلال به مکه بازگرداند، [۵۲]
ابن عربی، ابوبکر، عارضة الاحوذی بشرح صحیح الترمذی، ج۷، ص۱۱۰.
[۵۳]
ابن کثیر، اسماعیل، السیرة النبویه، به کوشش مصطفی عبدالواحد، بیروت، دار المعرفه، ۱۳۹۶ق، ج۱، ص۲۴۷.
ولی محققان با توجّه به ضعف سند، اضطراب متن، سنّ کم ابوبکر و بلال در آن زمان، خریداری شدن بلال به وسیله ابوبکر بعد از اسلام و... در صحت روایت مزبور تردید کردهاند. [۵۴]
عاملی، جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة النبی الأعظم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، بیروت، دار السیره، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۹۳-۹۴.
بلال از نخستین گروندگان به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بود. [۵۸]
ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم، به کوشش محمد عبدالقادر و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۳۵۸.
او در حال چرانیدن گوسفندان مولایش بود که در کوههای پیرامون مکه با رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) آشنا شد و اسلام آورد و به فرمان آن حضرت ایمانش را مخفی میکرد. روزی قریش او را در حال انداختن آب دهان به بتها دیدند و به مولایش اعتراض کردند و او بلال را برای مجازات در اختیار امیة بن خلف و ابوجهل قرار داد. [۵۹]
ابن عساکر، ابوالقاسم، تاریخ مدینة دمشق، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق، ج۱۰، ص۴۳۶-۴۳۷.
مورخان او را لاغر اندام، قد و قامتی بلند، با موی پرپشت و صورتی کم مو، با چهرهای سیاه چرده، پشتی خمیده [۶۵]
حاکم نیشابوری، محمد بن عبد الله، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۳۱۹.
و دارای قلبی پاک، ایمانی راستین و سخنوری فصیح وصف کردهاند.۲.۱ - بلال هم سن ابوبکربلال بر پایه سخن مشهور اهل سنت، هم سن ابی بکر [۶۹]
ابن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار صادر، ج۳، ص۲۳۸.
[۷۰]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۰۸-۲۰۹.
و زاده سال سوم عام الفیلبود. به باور برخی، هفت تا ۱۲ سال کوچک تر از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) [۷۲]
ابن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار صادر، ج۳، ص۲۳۸.
[۷۳]
ابن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار صادر، ج۷، ص۳۸۶.
[۷۴]
حلبی، السیرة الحلبیة، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۰ق، ج۱، ص۱۹۵-۱۹۷.
[۷۵]
عاملی، جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة النبی الأعظم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، بیروت، دار السیره، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۹۴.
بود. بر پایه گزارشی، در سراة [۷۶]
ابن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار صادر، ج۳، ص۲۳۲.
[۷۷]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۰۸.
از مناطق یمن و بر پایه گزارشی دیگر، در مکه زاده شد. [۸۰]
ابن کثیر، اسماعیل، البدایة و النهایه، بیروت، مکتبة المعارف، ج۵، ص۳۳۳.
از کودکی و نوجوانی او گزارشی در دست نیست. فقط روایتی ضعیف که از سفر پیامبر در نوجوانی به شام و دیدار با بحیرای راهب حکایت دارد، از همسفری وی با رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) خبر میدهد. [۸۱]
ابن سید الناس (م. ۷۳۴ق)، عیون الاثر، بیروت، مؤسسة عزالدین، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۶۴.
[۸۲]
(م. ۷۴۸ق)، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۵۶-۵۷.
محققان در سند و مفاد این گزارش سخت تردید کردهاند [۸۳]
حلبی، السیرة الحلبیة، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۰ق، ج۱، ص۱۹۶.
، زیرا ابوموسی اشعری که آن را به عنوان شاهد روایت میکند، سالها پس از وقوع این رخداد زاده شده است. نیز ابوبکر که موظف به بازگرداندن پیامبر به مکه شده، کوچکتر از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و در سنین کودکی بوده است. همچنین بلال در این هنگام هنوز تولد نیافته و یا طفل خردسالی بوده که توانایی همراهی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را نداشته است. نیز پیوند تنگاتنگ ابوبکر با بلال در این روایت، ضعف خبر را تقویت میکند. [۸۵]
حلبی، السیرة الحلبیة، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۰ق، ج۱، ص۱۲۰.
[۸۶]
عاملی، جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة النبی الأعظم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، بیروت، دار السیره، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۹۴-۹۵.
۳ - مالک بلالبلال را برده یکی از این افراد شمردهاند: عبدالله بن جدعان تیمی، بنی سباق بن عبدالدار، [۸۸]
ازرقی، اخبار مکه، به کوشش رشدی صالح، مکه، مکتبة الثقافه، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۲۷۵.
ایتام ابی جهل، زنی از بنی جمح، [۹۰]
ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم، به کوشش محمد عبدالقادر و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۳۷۳.
[۹۱]
صالحی، محمد بن یوسف، سبل الهدی، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۲۴۳.
و امیة بن خلف بن وهب جمحی. [۹۲]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۰۸-۲۰۹.
[۹۳]
ابن کثیر، اسماعیل، البدایة و النهایه، بیروت، مکتبة المعارف، ج۵، ص۳۳۳.
این اختلاف میتواند به سبب تعدد مالکان وی در دورههای گوناگون باشد. [۹۴]
دائرة المعارف قرآن کریم، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۶ش، ج۶، ص۴۶.
بر پایه شواهد، هنگام ظهور اسلام، وی برده امیة بن خلف ود [۹۵]
ابن هشام، السیرة النبویه، به کوشش محمد محیی الدین، مصر، مکتبة محمد علی صبیح، ۱۳۸۳ق، ج۱، ص۳۱۸.
[۹۶]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۰۸-۲۰۹.
و پیش از گرویدن به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) برای عبدالله بن جدعان چوپانی میکرد.۴ - شکنجههای طاقتفرساوی از نخستین مسلمانانی است که ایمانش را آشکار کرد و از این رو به سختی به دست مشرکان، شکنجه شد، ولی بر ایمانش پایداری کرد و هرگز سخنی که آنها را خشنود سازد بر زبانش جاری نکرد. [۹۸]
ابن حنبل، احمد، مسند احمد، بیروت، دار صادر، ج۱، ص۶۶۷.
[۹۹]
ابن ماجه (م. ۲۷۵ق)، سنن ابن ماجه، به کوشش محمد فؤاد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۵ق، ج۱، ص۵۳.
خودش میگوید: یک شبانه روز مرا تشنه نگه داشتند. سپس در زمین تفتیده شکنجهام دادند. امیّة بن خلف ریسمان به گردنش میافکند و به دست نوجوانان مکه داده، او را در میان درّههای مکه میکشیدند. همو نیمروز که هوا به شدّت گرم میشد بلال را به سنگلاخهای پیرامون مکه برده، سنگی بزرگ بر سینه اش مینهاد و به وی میگفت: یا به خدای محمد کافر میشوی یا به همین حال میمیری. ابوجهل نیز او را به رو، بر صخرههای سوزان میخوابانید و سنگ بزرگی بر او نهاده، میگفت: باید به خدای محمد کافر شوی، ولی او با گفتن «اَحَد، اَحَد» جواب ردّ به آنها میداد. از عمرو بن عاص گزارش شده است: بلال را در زمین تفتیده و سوزانی شکنجه میکردند که اگر تکه گوشتی بر آن میگذاشتند میپخت، ولی او فریاد میزد: من به لات و عُزّی کافرم و امیّه بر شکنجه وی میافزود و هرچند گاه بر اثر شدّت شکنجه از هوش میرفت. ورقة بن نوفل ضمن اعتراض به شکنجه وی به مشرکان میگفت: اگر بلال با این حال بمیرد من قبرش را زیارتگاه خود میکنم. عمار یاسر با یاد کردن پایداری بلال در ضمن اشعاری او را ستوده است.۵ - رهایی از بردگیبلال مقارن بعثت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) از بردگان امیة بن خلف بود و آنگاه که اسلام آورد و آن را آشکار کرد، چون مردی فرودست بود و قبیله و خاندانی نداشت تا از او حمایت کنند، آزار و شکنجههای سخت دید، تا حدی که دل ورقة بن نوفل به رقت آمد و امیه را سرزنش و حتی تهدید کرد. سرانجام، ابوبکر بن ابی قحافه او را خرید، یا با یکی دو غلام جوان و چابک معاوضه کرد و آزادش ساخت، درحالی که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نیز در همان اندیشه بود. [۱۱۳]
طبری، احمد، الریاض النضرة، به کوشش عیسی عبدالله محمد مانع حمیری، بیروت، ۹۹۶م، ج۱، ص۲۱.
[۱۱۴]
طبری، احمد، الریاض النضرة، به کوشش عیسی عبدالله محمد مانع حمیری، بیروت، ۹۹۶م، ج۱، ص۲-۳.
[۱۱۵]
ابن اسحاق، محمد ، سیرة النبی، به کوشش محمد حمیدالله، قونیه، ۴۰۱ق/۹۸۱م، ج۱، ص۷۰.
[۱۱۶]
ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، بیروت، دارصادر، ج۱، ص۳۲.
او خود در روایتی به این امر تصریح کرده است و گزارشهای دیگر درباره سفر او به شام نیز مؤید این ماجراست [۱۱۷]
سخاوی، شمس الدین، التحفة اللطیفه، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۱.
[۱۱۸]
سخاوی، شمس الدین، التحفة اللطیفه، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۱.
[۱۱۹]
التفسیر المنسوب الی الامام العسکری (علیهالسلام)، به کوشش ابطحی، قم، مدرسه امام مهدی، ۱۴۰۹ق، ص۲۱.
ابن حجر [۱۲۰]
ابن حجر عسقلانی، احمد، الاصابة، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، ۴۱۲ق/۹۹۲م، ج۱، ص۸۵.
آورده است که مادر او را نیز مشرکان عذاب میدادند و این نشان میدهد که او نیز مسلمان شده بود. ابوبکر او را هم خرید و آزاد کرد.۵.۱ - اقوالبر پایه دیدگاه مشهور اهل سنت، او آزاد شده ابی بکر بن ابی قحافه است. البته خود پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) قصد داشت او را بخرد و رها کند. [۱۲۲]
بخاری (م. ۲۵۶ق)، صحیح البخاری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق، ج۴، ص۲۶۱.
[۱۲۳]
ابن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار صادر، ج۳، ص۲۳۲.
[۱۲۴]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۰۸.
بر پایه گزارشی، عباس عموی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بلال را از امیه خرید. ابوجعفر اسکافی و ابن شهرآشوب بلال را آزاد شده رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) دانستهاند. [۱۲۸]
عاملی، جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة النبی الأعظم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، بیروت، دار السیره، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۹۰-۹۱.
[۱۲۹]
واقدی (م. ۲۰۷ق)، فتوح الشام، بیروت، دار الجیل، ج۲، ص۲۰.
[۱۳۰]
ابن شهرآشوب (م. ۵۸۸ق)، مناقب آل ابی طالب، قم، علامه، ۱۳۷۹ق، ج۱، ص۱۷۱.
[۱۳۱]
عاملی، جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة النبی الأعظم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، بیروت، دار السیره، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۲۱۵.
ابن ابی الحدید ضمن استناد این سخن به استادش آن را مطابق نقل ابن اسحاق، واقدی و غیر ایشان میداند. [۱۳۲]
معتزلی، ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، به کوشش محمد ابوالفضل، دار احیاء الکتب العربیه، ۱۳۷۸ق، ج۱۳، ص۲۷۳.
۶ - از نخستین گروندگان به اسلامبلال از نخستین گروندگان به اسلام و اظهارکنندگان آن بود. [۱۳۳]
ابن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار صادر، ج۳، ص۲۳۳.
[۱۳۴]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۸۴.
[۱۳۵]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۰۸.
او با آب دهان انداختن به بتهای کعبه و بیزاری جستن از آنها، خشم مشرکان را برانگیخت.به همین سبب، امیة بن خلف او را بر ریگهای سوزان مکه شکنجه کرد و تخته سنگی بزرگ بر سینه اش گذاشت تا به خدای یکتا کفر ورزد. [۱۳۸]
ابن هشام، السیرة النبویه، به کوشش محمد محیی الدین، مصر، مکتبة محمد علی صبیح، ۱۳۸۳ق، ج۱، ص۳۱۸.
[۱۳۹]
ابن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار صادر، ج۳، ص۲۳۲.
دیگر مشرکان نیز او را با بازوان بسته و طنابی از لیف خرما بر گردن، بازیچه دست کودکان میکردند، اما بلال به جای کفرورزی و بازگشت از یکتاپرستی، فریاد «احد، احد» سر میداد. [۱۴۲]
ابن هشام، السیرة النبویه، به کوشش محمد محیی الدین، مصر، مکتبة محمد علی صبیح، ۱۳۸۳ق، ج۱، ص۳۱۸.
[۱۴۳]
ابن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار صادر، ج۳، ص۲۳۲.
عمرو بن عاص پایداری وی را تایید کرده [۱۴۴]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۰۸.
و عمار یاسر استقامتش را ستوده است.۶.۱ - اولین برده مؤمنبلال را در زمره نخستین گروندگان به اسلام یا نخستین کسانی تن که اسلام خود را ظاهر کردند، دانستهاند [۱۴۷]
ابونعیم اصفهانی، احمد، حلیةالاولیاء، بیروت ۴۰۵ق/۹۸۵م، ج۱، ص۴۹.
[۱۴۸]
ابن جوزی، عبدالرحمان، صفة الصفوة، به کوشش محمود فاخوری و محمد رواس قلعهجی، بیروت، ۳۹۹ق/ ۹۷۹م، ج۱، ص۳۴.
اما اینکه گفتهاند وی نخستین بردهای بود که اسلام آورد، محل تردید است، چه، زید بن حارثه بیگمان در اسلام آوردن بر بلال سبقت داشت. [۱۴۹]
ابن ابیالحدید، عبدالحمید ، شرح نهجالبلاغه، قم، ۴۰۴ق/ ۹۸۴م، ج۱، ص۲۴.
[۱۵۰]
ابن ابیالحدید، عبدالحمید ، شرح نهجالبلاغه، قم، ۴۰۴ق/ ۹۸۴م، ج۳، ص۱۸.
بلال پس از آزادی بیدرنگ به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) پیوست و خادم و خازن کارپرداز او شد. [۱۵۱]
ابونعیم اصفهانی، احمد، حلیةالاولیاء، بیروت ۴۰۵ق/۹۸۵م، ج۱، ص۴۷-۴۹.
[۱۵۲]
خلیفة بن خیاط، تاریخ، به کوشش اکرم ضیاء عمری، دمشق / بیروت، ۳۹۷ق، ج۱، ص۹.
۷ - همنشینی پیامبر در مسجدالحرامبلال همنشین پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در مسجدالحرام بود و قریشیان رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را به سبب همنشینی با او و دیگر محرومان جامعه ریشخند میکردند. به همین سبب، خداوند درباره بلال و یارانش آیه ۵۲ انعامرا نازل کرد: (و لا تطرد الذین یدعون ربهم بالغداة و العشی یریدون وجهه ما علیک من حسابهم من شیء و ما من حسابک علیهم من شیء فتطردهم فتکون من الظالمین)، «و آنان را که صبح و شام خدا را میخوانند و قصدشان فقط خدا است، از خود مران! چیزی از حساب آنها بر تو و چیزی از حساب تو بر آنها نیست. پس اگر آنها را از خود برانی، از ستمکاران خواهی بود». [۱۵۴]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۷۶.
۸ - نخستین مؤذن در تاریخ اسلامبلال نخستین مؤذن در تاریخ اسلام به شمار میرود. البته به نظر میرسد که چندی بعد، ابن ام مکتوم و کسانی دیگر هم در این کار انباز شدند، چنانکه گفتهاند: بلال به روز اذان میگفت و ابن ام مکتوم به شب. [۱۵۵]
ابن ابی عاصم، احمد، ج۱، ص۱۶، الاوائل، به کوشش محمد بن ناصر عجمی، کویت، دارالخلفاء للکتاب الاسلامی.
[۱۵۶]
ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، بیروت، دارصادر، ج۱، ص۶۴.
[۱۵۷]
کلینی، محمد، الکافی، تهران، ۳۶۵ش، ج۱، ص۸.
[۱۵۸]
ابن بابویه، محمد ، من لایحضره الفقیه، قم، ۳۶۳ش، ج۱، ص۹۷.
[۱۵۹]
ابن حجر عسقلانی، احمد، الاصابة، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، ۴۱۲ق/۹۹۲م، ج۱، ص۷۵.
[۱۶۰]
سخاوی، شمس الدین، التحفة اللطیفه، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۶.
۹ - عنایت خاص پیامبر به بلالپیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) علاقه و عنایت خاصی به بلال داشت و او را به تعبیر جبرئیل، سید و سرور حبشیان میشمرد. [۱۶۱]
ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، بیروت، دارصادر، ج۱، ص۸۵.
[۱۶۲]
ابشیهی، محمد ، المستطرف فی کل فن مستظرف، به کوشش مفید محمد قمیحه، بیروت، ۹۸۶م، ج۱، ص۶۹.
در ذکر واقعه «اسراء» نیز، حضرت از او به عنوان سابق مسلمانان در برخورداری از نعیم آخرت یاد میکرد و پایگاهی بلند برایش قائل بود. [۱۶۳]
ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۴۱۳ق/۹۹۳م، ج۱، ص۴۸.
[۱۶۴]
سیوطی، الخصائص الکبری ، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م، ج۱، ص۶۴.
۱۰ - پیمان برادریبلال از نخستین (سومین) [۱۶۶]
ابن حنبل، احمد، مسند احمد، بیروت، دار صادر، ج۵، ص۳۷۰.
مهاجران به مدینه بود. بنا به روایت واقدی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بین او و عبیدة بن حارث پیمان برادری بست، ولی به نقل ابن اسحاق آن حضرت او را با ابورویحه (ابوزرعه) برادر کرد. ابن حبیب با تایید هر دو جریان، پیمان نخست را در مکه و دومی را در مدینه میداند. برخی از پیمان برادری بین او و ابوذر خبر دادهاند. [۱۷۲]
ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم، به کوشش محمد عبدالقادر و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۷۲.
ابن اثیر مینویسد: پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بین بلال و ابوعبیده جراح پیمان برادری بست. از نظر محقق تستری پیمان اخوت بین افراد با مراعات تناسب روحی آنها بود و هماهنگ نبودن روحیات بلال و ابوعبیده دلیل نادرستی این قول است. [۱۷۴]
شوشتری، محمدتقی، قاموس الرجال، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی، ج۲، ص۴۰۰.
در مدینه میان او و ابورویحة خثعمی عقد اخوت برقرار شد و بلال همواره به این برادری وفادار بود اما اینکه گفتهاند: میان او و عبیدة بن حارث بن مطلب یا ابوذر عقد برادری بسته شد، نباید درست باشد، زیرا این اخوت میان مهاجر و انصار برقرار میشد. [۱۷۵]
ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، بیروت، دارصادر، ج۱، ص۳۴.
[۱۷۶]
ابن عبدالبر، یوسف ، الاستیعاب، به کوشش علی محمد بجاوی، قاهره، ۳۸۰ق/۹۶۰م، ج۱، ص۷۸.
[۱۷۷]
ابن جوزی، عبدالرحمان، المنتظم، به کوشش محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، ۴۱۲ق/۹۹۲م، ج۲، ص۴۰.
۱۱ - خدمتگذار و همراه پیامبربلال خدمتگزار و خزانه دار رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) [۱۷۸]
ابن حنبل، احمد، مسند احمد، بیروت، دار صادر، ج۱، ص۵۴۵.
[۱۷۹]
ابن حنبل، احمد، مسند احمد، بیروت، دار صادر، ج۲، ص۹۵.
[۱۸۰]
ابن حنبل، احمد، مسند احمد، بیروت، دار صادر، ج۲، ص۴۳۰.
[۱۸۱]
ابن جوزی، عبدالرحمان، صفة الصفوة، به کوشش محمود فاخوری و محمد رواس قلعهجی، بیروت، ۳۹۹ق/ ۹۷۹م، ج۱، ص۱۸۵
و همواره ملازم آن حضرت بود، به گونهای که پیامبر او را از رفقا، نجبا و وزرای خود دانست. [۱۸۳]
ابن حنبل، احمد، مسند احمد، بیروت، دار صادر، ج۱، ص۲۳۸.
هرگاه آن گرامی برای برپاداشتن نمازهای عید و باران به مصلا میرفت او عصای مخصوص آن حضرت (عنزه) را میآورد و در برابرش مینهاد. بلال در بدر، اُحد، خندق و دیگر جنگهای رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) حضور فعال داشت. [۱۸۷]
حاکم نیشابوری، محمد بن عبد الله، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۳۱۹.
۱۲ - انتقام بلال از امیهدر جنگ بدر زمانی که بلال متوجه شد عبدالرحمن بن عوف امیّه را دستگیر کرده و میخواهد او را با تبانی، زنده از معرکه بیرون برد فریاد برآورد: ای یاران خدا! امیه از سران شرک است و نباید زنده بماند که با فریاد او مسلمانان امیّه را از پای درآوردند. [۱۸۹]
محمد بن إسحاق، السیر و المغازی، ج۱، ص۸۳.
[۱۹۰]
هشام، السیرة النبویه، به کوشش محمد محیی الدین، مصر، مکتبة محمد علی صبیح، ۱۳۸۳ق، ج۲، ص۶۳۲.
برخی معتقدند وی شخصاً مولا و شکنجه گر پیشین خود را کشت. بنا به نقلی با ضربه او، امیّه بر زمین افتاد و دیگران او را کشتند.۱۳ - اهل صفهبلال را در زمره اهل صفه و از صوفیان راستین و اولیه شمردهاند. [۱۹۳]
ابونعیم اصفهانی، احمد، حلیةالاولیاء، بیروت ۴۰۵ق/۹۸۵م، ج۱، ص۴۹- ۵۵.
[۱۹۴]
سخاوی، شمس الدین، التحفة اللطیفه، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۱.
۱۴ - آیات در شان بلالبر پایه گزارش مفسران، آیات گوناگون در شان بلال و یارانش نازل شده است که عبارتند از: بقره آیه ۲۱۲، [۱۹۶]
مقاتل بن سلیمان (م. ۱۵۰ق)، تفسیر مقاتل بن سلیمان، به کوشش عبدالله محمود شحاته، بیروت، التاریخ العربی، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۱۸۱.
[۱۹۷]
قرطبی (م. ۶۷۱ق)، تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق، ج۳، ص۲۹.
نساء ۶۹، [۱۹۹]
ابن شهرآشوب (م. ۵۸۸ق)، مناقب آل ابی طالب، قم، علامه، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۸۷.
انعام ۵۲، [۲۰۲]
طبرسی (م. ۵۴۸ق)، مجمع البیان، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق، ج۴، ص۴۷۲.
انفال ۷۴، [۲۰۴]
ابن شهرآشوب (م. ۵۸۸ق)، مناقب آل ابی طالب، قم، علامه، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۵۷.
نحل ۴۱، [۲۰۶]
مقاتل بن سلیمان (م. ۱۵۰ق)، تفسیر مقاتل بن سلیمان، به کوشش عبدالله محمود شحاته، بیروت، التاریخ العربی، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۴۶۹.
سوره نحل: ۱۰۶-۱۱۰ [۲۰۸]
زمخشری، الکشاف، مصطفی البابی، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۴۳۰.
[۲۰۹]
طبرسی (م. ۵۴۸ق)، مجمع البیان، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق، ج۶، ص۵۹۷.
، [۲۱۰]
میبدی (م. ۵۲۰ق)، کشف الاسرار، به کوشش حکمت، تهران، امیر کبیر، ۱۳۶۱ش، ج۵، ص۴۶۲.
اسراء، ۱۹، ۲۱، ۲۸.، [۲۱۴]
مقاتل بن سلیمان (م. ۱۵۰ق)، تفسیر مقاتل بن سلیمان، به کوشش عبدالله محمود شحاته، بیروت، التاریخ العربی، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۵۲۶-۵۲۹.
کهف ۲۸، [۲۱۶]
مقاتل بن سلیمان (م. ۱۵۰ق)، تفسیر مقاتل بن سلیمان، به کوشش عبدالله محمود شحاته، بیروت، التاریخ العربی، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۵۸۲.
[۲۱۷]
طبری (م. ۳۱۰ق)، جامع البیان، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۱۲ق، ج۱۵، ص۱۵۵.
مؤمنون ۱۱۰، [۲۱۹]
مقاتل بن سلیمان (م. ۱۵۰ق)، تفسیر مقاتل بن سلیمان، به کوشش عبدالله محمود شحاته، بیروت، التاریخ العربی، ۱۴۲۳ق، ج۳، ص۱۶۷.
[۲۲۰]
قرطبی (م. ۶۷۱ق)، تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق، ج۱۲، ص۱۵۴.
فرقان ۲۰، [۲۲۲]
مقاتل بن سلیمان (م. ۱۵۰ق)، تفسیر مقاتل بن سلیمان، به کوشش عبدالله محمود شحاته، بیروت، التاریخ العربی، ۱۴۲۳ق، ج۳، ص۲۳۰.
[۲۲۳]
قرطبی (م. ۶۷۱ق)، تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق، ج۱۳، ص۱۸.
[۲۲۶]
مقاتل بن سلیمان (م. ۱۵۰ق)، تفسیر مقاتل بن سلیمان، به کوشش عبدالله محمود شحاته، بیروت، التاریخ العربی، ۱۴۲۳ق، ج۳، ص۶۵۲.
[۲۲۷]
سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور، بیروت، دار المعرفه، ۱۳۶۵ق، ج۵، ص۳۱۹.
شوری ۱۸، [۲۲۹]
مقاتل بن سلیمان (م. ۱۵۰ق)، تفسیر مقاتل بن سلیمان، به کوشش عبدالله محمود شحاته، بیروت، التاریخ العربی، ۱۴۲۳ق، ج۳، ص۷۶۸.
احقاف ۱۱، [۲۳۱]
اندلسی، ابوحیان، البحر المحیط، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۲ق، ج۹، ص۴۳۷.
حجرات ۱۱ [۲۳۳]
مقاتل بن سلیمان (م. ۱۵۰ق)، تفسیر مقاتل بن سلیمان، به کوشش عبدالله محمود شحاته، بیروت، التاریخ العربی، ۱۴۲۳ق، ج۴، ص۹۴.
[۲۳۴]
زمخشری، الکشاف، مصطفی البابی، ۱۳۸۵ق، ج۳، ص۵۶۶.
، [۲۳۵]
مقاتل بن سلیمان (م. ۱۵۰ق)، تفسیر مقاتل بن سلیمان، به کوشش عبدالله محمود شحاته، بیروت، التاریخ العربی، ۱۴۲۳ق، ج۴، ص۹۶.
[۲۳۶]
واحدی، اسباب النزول، به کوشش کمال بسیونی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۱ق، ص۴۱۱.
مطففین ۲۹. [۲۳۸]
طبرسی (م. ۵۴۸ق)، مجمع البیان، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق، ج۱۰، ص۶۹۴.
۱۵ - از نخستین مهاجران به مدینهبلال از نخستین مهاجران به مدینه است.او در مدینه در خانه سعد بن خیثمه سکنا گزید. [۲۴۰]
ابن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار صادر، ج۳، ص۲۳۳.
[۲۴۱]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۱۲.
اخبار و سخنان مربوط به بلال [۲۴۲]
ابن هشام، السیرة النبویه، به کوشش محمد محیی الدین، مصر، مکتبة محمد علی صبیح، ۱۳۸۳ق، ج۱، ص۵۰۶.
[۲۴۳]
ابن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار صادر، ج۳، ص۲۳۴.
حکایت دارد که رسول خدا در عقد اخوت مکی، پیوند برادری او را با ابی حارث عبیدة بن حارث بن مطلب قرشی منعقد کرد [۲۴۵]
ابن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار صادر، ج۳، ص۲۳۳.
و در عقد اخوت مدنی، پیوند برادری وی را با ابی رویحه عبدالله بن عبدالرحمن خثعمی برقرار نمود. [۲۴۷]
ابن هشام، السیرة النبویه، به کوشش محمد محیی الدین، مصر، مکتبة محمد علی صبیح، ۱۳۸۳ق، ج۱، ص۳۱۸.
[۲۴۸]
ابن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار صادر، ج۳، ص۲۳۳.
[۲۴۹]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۱۲.
نیز گزارشهایی از عقد اخوت بلال با ابی عبیده جراح و ابی ذر [۲۵۱]
ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم، به کوشش محمد عبدالقادر و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۷۲.
در دست است. بلال در همه غزوههای رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) حضور چشمگیر داشت. [۲۵۲]
ابن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار صادر، ج۳، ص۲۳۸.
[۲۵۳]
طوسی، ابوجعفر، رجال الطوسی، به کوشش قیومی، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۵ق، ص۱، ص۱۸۹.
او در نبرد بدر، رویاروی مشرکان جنگید. سپاهیان مسلمان را به هجوم بر امیه و پسرش برانگیخت. نیز باعث قتل آن پدر و پسر شد [۲۵۵]
ابن هشام، السیرة النبویه، به کوشش محمد محیی الدین، مصر، مکتبة محمد علی صبیح، ۱۳۸۳ق، ج۱، ص۴۶۱.
[۲۵۶]
طبری، محمدبن جریر، تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۱۵۳.
و به روایتی امیة بن خلف را کشت.او در این جنگ، زید بن ملیص را نیز به قتل رساند. [۲۵۸]
ابن هشام، السیرة النبویه، به کوشش محمد محیی الدین، مصر، مکتبة محمد علی صبیح، ۱۳۸۳ق، ج۱، ص۷۱۰.
وی در نبرد خیبر، صفیه دختر حی بن اخطب را به عنوان اسیر به خدمت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) برد و با عبور دادن وی از میان کشتگان یهودی، بر اندوه او افزود که انتقاد پیامبر را در پی داشت. [۲۵۹]
ابن هشام، السیرة النبویه، به کوشش محمد محیی الدین، مصر، مکتبة محمد علی صبیح، ۱۳۸۳ق، ج۲، ص۳۳۶.
او در غزوه وادی القری که به سال هفتم ق. و پس از فتح خیبر رخ داد، پاسبان و محافظ پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بود.در فتح مکه همراه پیامبر وارد کعبه شد. [۲۶۱]
شافعی (م. ۲۰۴ق)، مسند الشافعی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ص۲۱.
[۲۶۲]
نووی، المجموع شرح المهذب، دار الفکر، ج۸، ص۲۶۸.
به دستور رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بر بام کعبه رفت و اذان سرداد. [۲۶۳]
ابن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار صادر، ج۳، ص۲۳۴.
وی تنها کسی بود که نماز گزاردن پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را در خانه کعبه دید و گزارش کرد. [۲۶۵]
بخاری (م. ۲۵۶ق)، صحیح البخاری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق، ج۱، ص۱۲۸.
[۲۶۶]
بخاری (م. ۲۵۶ق)، صحیح البخاری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق، ج۲، ص۱۶۰.
۱۶ - همراهی پیامبر در غزواتبلال در تمام غزوات همراه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بود. [۲۶۷]
ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، بیروت، دارصادر، ج۱، ص۳۸.
در غزوه بدر، امیة بن خلف را به تحریک و اشاره بلال به قتل رساندند، و به روایتی خود، او را کشت. [۲۶۸]
ابن جوزی، عبدالرحمان ، المنتظم، به کوشش محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، ۴۱۲ق/۹۹۲م، ج۱، ص۱۲.
[۲۶۹]
ابن عبدالبر، یوسف ، الاستیعاب، به کوشش علی محمد بجاوی، قاهره، ۳۸۰ق/۹۶۰م، ج۱، ص۸۲.
در روز فتح مکه وی همراه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) وارد کعبه شد و نخستین کس بود که در آنجا اذان گفت. [۲۷۰]
فاکهی، محمد، اخبار مکة، به کوشش عبدالملک عبدالله دهیش، بیروت، ۴۱۴ق/۹۹۳م، ج۱، ص۱۳.
[۲۷۱]
فاکهی، محمد، اخبار مکة، به کوشش عبدالملک عبدالله دهیش، بیروت، ۴۱۴ق/۹۹۳م، ج۱، ص۲۱.
[۲۷۲]
ابن حجر عسقلانی، احمد، الاصابة، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، ۴۱۲ق/۹۹۲م، ج۱، ص۵۰.
[۲۷۳]
ابن حجر عسقلانی، احمد، الاصابة، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، ۴۱۲ق/۹۹۲م، ج۱، ص۶۴.
۱۷ - خزانهداری بلالبلال خزانه دار بیت المال رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) [۲۷۴]
طوسی، ابوجعفر، رجال الطوسی، به کوشش قیومی، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۵ق، ص۱، ص۱۸۹.
[۲۷۵]
ابونعیم اصفهانی (م. ۴۳۰ق)، حلیة الاولیاء، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۱۴۷.
[۲۷۶]
الاصابه، ابن حجر عسقلانی، احمد، به کوشش علی معوض و عادل عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۴۵۵.
بود و به دستور پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) مردم را برای تقسیم غنیمتها فرا میخواند. [۲۷۷]
نووی، المجموع شرح المهذب، دار الفکر، ج۱۹، ص۳۳۷.
او مسؤول هزینهها و خریدهای پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بود [۲۷۸]
ابن حزم اندلسی، المحلی بالآثار، به کوشش احمد شاکر، بیروت، دار الفکر، ج۸، ص۲۴۴.
و هنگام نمازهای عید و طلب باران، عصای ویژه وی، عنزه، را حمل میکرد. [۲۷۹]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۱۳.
او سوارکار قصواء، ناقه پیروز پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در مسابقات شترسواری بود. [۲۸۰]
صالحی، محمد بن یوسف، سبل الهدی، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۳۵۳.
پیامبر او را فردی خوب، پیشگام حبشیان در پذیرش اسلام [۲۸۲]
ابن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار صادر، ج۳، ص۲۳۲.
[۲۸۳]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۱۰.
[۲۸۴]
ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۴۱۳ق/۹۹۳م، ج۸، ص۵۳۰.
و از رفقا و نجبا و وزرای خویش، مورد اشتیاق بهشت، اهل بهشت، [۲۸۷]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۱۴.
و از سروران بهشتمی دانست و از رستگاری اش خبر میداد. [۲۸۹]
ابن حنبل، احمد، مسند احمد، بیروت، دار صادر، ج۱، ص۲۵۷.
نیز اtag dark_taglight/span و را سرور مؤذنان [۲۹۰]
(م. ۷۴۸ق)، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۲۰۴.
و پرچم دار و رهبر آنها در روز قیامت، نخستین شفیع مؤمنان حبشه [۲۹۲]
ابن شهرآشوب (م. ۵۸۸ق)، مناقب آل ابی طالب، قم، علامه، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۶۴.
و از اولین کسانی دانست که پس از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و شهیدان، جامه بهشتی میپوشند.ایشان (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) ابی ذر و ابی بکر [۲۹۷]
نعمان مغربی (م. ۳۶۳ق)، شرح الاخبار فی فضائل الائمة الاطهار (علیهمالسلام)، به کوشش جلالی، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۱۶۰.
را به سبب رنجاندن بلال سرزنش کرد و به همسر بلال هشدار داد تا او را نرنجاند.۱۸ - ازدواج بلالمنابع، به اختلاف، ازدواج بلال را با زنی از طایفه بنی زهره، [۳۰۰]
ابن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار صادر، ج۳، ص۲۳۸.
[۳۰۱]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۱۴.
دختر ابی بکیر، [۳۰۳]
ابن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار صادر، ج۳، ص۲۳۷-۲۳۸.
جمانه دختر زحاف اشجعی، [۳۰۵]
ابن شهرآشوب (م. ۵۸۸ق)، مناقب آل ابی طالب، قم، علامه، ۱۳۷۹ق، ج۱، ص۱۳۸.
فاطمه دختر عتبة بن ربیعه، [۳۰۶]
صنعانی، عبدالرزاق، المصنف، به کوشش حبیب الرحمن، المجلس العلمی، ج۶، ص۱۵۴.
هاله خواهر عبدالرحمن بن عوف [۳۰۷]
الاصابه، ابن حجر عسقلانی، احمد، به کوشش علی معوض و عادل عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق، ج۸، ص۳۳۹.
و هند خولانیه اهل داریای دمشق گزارش دادهاند.پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) خود از دختر بنی ابی بکیر برای بلال خواستگاری کرد [۳۰۹]
ابن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار صادر، ج۳، ص۲۳۸.
و برای تامین هزینههای عروسی به وی یاری رساند. [۳۱۱]
ابی شیبه (م. ۲۳۵ق)، المصنف، به کوشش سعید محمد، دار الفکر، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۴۰۲.
ازدواج بلال با هند خولانیه در دوران اقامتش در شام و پس از رحلت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) انجام پذیرفت.به نظر مشهور، نسلی از بلال باقی نماند. [۳۱۳]
ابن هشام، السیرة النبویه، به کوشش محمد محیی الدین، مصر، مکتبة محمد علی صبیح، ۱۳۸۳ق، ج۱، ص۶۸۲.
برخی برایش از پسری به نام «عمر» یاد کردهاند که از راویان او بوده است.سمعانی از مردمی یاد میکند که پسوند بلالی را در نامهای خود دارند و منتسب به بلال بن رباح، ﻣﺆذن رسول خدا، هستند و مشهورترین آنها ابوصالح بن یوسف بن صالح بلالی، قاضی خوارزم، است. [۳۱۶]
سمعانی، عبدالکریم، الانساب، به کوشش عبدالرحمن، حیدرآباد، دائرة المعارف العثمانیه، ۱۳۸۲ق، ج۲، ص۳۸۱.
منابع تاریخی نیز ذیل رویدادهای سال ۵۱۹ق. مرگ یکی از نوادگان بلال را در سمرقند گزارش میدهند. ابن جوزی [۳۱۷]
ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم، به کوشش محمد عبدالقادر و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۲ق، ج۱۷، ص۲۳۰.
و ابن اثیر نام او را هلال و ابن کثیر نامش را بلال یاد کردهاند و وی را فرزند عبدالرحمن بن شریح بن عمر بن احمد بن محمد بن ابراهیم بن سلیمان بن بلال بن رباح دانستهاند. [۳۱۹]
ابن کثیر، اسماعیل، البدایة و النهایه، بیروت، مکتبة المعارف، ج۱۲، ص۱۹۵.
او یکی از قاریان قرآن و در زمره ناموران سمرقند بود.۱۸.۱ - اقوال در ازدواج بلالدرباره زندگی زناشویی وی نقلهایی چون ازدواج با خواهر عبدالرحمن بن عوف، [۳۲۱]
سید سابق، فقه السنه، دار الکتب العربی، بیروت - لبنان، ج۲، ص۱۴۵.
زنی از قبیله بنی زهره، دختر بُکیر با وساطت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و هند خولانیه گزارش شده است که احتمالاً مورد اخیر مربوط به اواخر عمر او در شام بوده است، به هر روی مشهور است که از بلال نسلی نماند، [۳۲۷]
ابن هشام، السیرة النبویه، به کوشش محمد محیی الدین، مصر، مکتبة محمد علی صبیح، ۱۳۸۳ق، ج۲، ص۶۸۲.
ولی از بعضی منابع جز این برداشت میشود. [۳۳۰]
ابن عادل، اللباب فی علوم الکتاب، ج۱، ص۱۹۴.
۱۹ - اذان بلالبلال نخستین ﻣﺆذن اسلام است. [۳۳۲]
ابن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار صادر، ج۳، ص۲۳۴.
[۳۳۳]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۱۱.
[۳۳۴]
ابن ابی عاصم، احمد، الاوائل، به کوشش محمد بن ناصر عجمی، کویت، دارالخلفاء للکتاب الاسلامی، ج۱، ص۱۱۶.
او به دستور پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) اذان را از علی بن ابی طالب (علیهالسّلام) فراگرفت [۳۳۵]
کلینی، الکافی، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش، ج۳، ص۳۰۲.
[۳۳۷]
ابن شهرآشوب (م. ۵۸۸ق)، مناقب آل ابی طالب، قم، علامه، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۲۳۸-۲۳۹.
و پیوسته در حضر و سفر برای رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) اذان گفت. [۳۳۸]
طوسی، ابوجعفر، رجال الطوسی، به کوشش قیومی، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۵ق، ص۱، ص۱۸۹.
[۳۳۹]
سمعانی، عبدالکریم، الانساب، به کوشش عبدالرحمن، حیدرآباد، دائرة المعارف العثمانیه، ۱۳۸۲ق، ج۱۲، ص۴۷۵.
[۳۴۰]
مقریزی (م. ۸۴۵ق)، امتاع الاسماع، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق، ج۱۰، ص۱۳۲.
بعدها ابنام مکتوم [۳۴۱]
یعقوبی، احمد، تاریخ یعقوبی، بیروت، دار صادر، ج۲، ص۴۲.
[۳۴۳]
مقریزی (م. ۸۴۵ق)، امتاع الاسماع، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق، ج۱۰، ص۱۲۳.
و ابومحذوره در این فضیلت با او سهیم شدند. [۳۴۴]
ابن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار صادر، ج۳، ص۲۳۴.
برخی بر این باورند که بلال تنها مؤذن پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بود. [۳۴۵]
سجستانی (م. ۲۷۵ق)، سنن ابی داود، به کوشش سعید محمد اللحام، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۴۴.
برخی گزارش کردهاند که بلال و ابنام مکتوم به نوبت اذان میگفتند. [۳۴۷]
ابن کثیر، اسماعیل، البدایة و النهایه، بیروت، مکتبة المعارف، ج۷، ص۱۰۲.
[۳۴۸]
مقریزی (م. ۸۴۵ق)، امتاع الاسماع، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق، ج۱۰، ص۱۲۳.
مردم با آوای اذان بلال از حلول ماه مبارک رمضان آگاه میشدند. [۳۴۹]
ابن ماجه (م. ۲۷۵ق)، سنن ابن ماجه، به کوشش محمد فؤاد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۵ق، ج۱، ص۵۲۹.
ابنام مکتوم پیش از اذان صبح برای اعلان وقت سحر، و بلال برای نماز صبح اذان میگفتند. [۳۵۰]
ابن حنبل، احمد، مسند احمد، بیروت، دار صادر، ج۶، ص۱۸۶.
[۳۵۱]
کلینی، الکافی، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش، ج۴، ص۹۸.
بر همین اساس، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) سفارش نمود که خوردن و آشامیدن با اذان ابنام مکتوم و امساک با اذان بلال صورت پذیرد. [۳۵۲]
ابن حنبل، احمد، مسند احمد، بیروت، دار صادر، ج۶، ص۱۸۶.
[۳۵۳]
ابن حنبل، احمد، مسند احمد، بیروت، دار صادر، ج۶، ص۴۳۳.
در برخی نقلهای اهل سنت، عکس این گزارش آمده [۳۵۵]
دارمی (م. ۲۵۵ق)، سنن الدارمی، احیاء السنة النبویه، ج۱، ص۲۷۰.
و علت آن، ضعف بینایی بلال شمرده شده است. [۳۵۶]
ابن حنبل، احمد، مسند احمد، بیروت، دار صادر، ج۳، ص۱۴۰.
این سخن نادرست است [۳۵۸]
سیوطی، جلال الدین، تنویر الحوالک، به کوشش محمد الخالدی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸، ص۹۴.
، زیرا به تصریح عائشه، ابنام مکتوم اختلال بینایی داشت و شبانگاه اذان میگفت. اما بلال تا هنگامی که فجر را نمیدید، اذان نمیگفت. [۳۵۹]
سیوطی، جلال الدین، تنویر الحوالک، به کوشش محمد الخالدی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸، ص۹۴.
امام صادق (علیهالسّلام) نیز تصریح میکند که ابنام مکتوم نابینا بود. [۳۶۰]
کلینی، الکافی، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش، ج۴، ص۹۸.
بلال بسیار وقت شناس و دقیق بود و خود میگفت که از آگاهترین مردم به وقت اذان است.ابومحذوره نیز پس از فتح مکه مسلمان شدو تنها در مسجدالحرام اذان میگفت و هیچگاه به مدینه نیامد. [۳۶۳]
مقریزی (م. ۸۴۵ق)، المواعظ و الاعتبار، به کوشش خلیل المنصور، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق، ج۴، ص۴۵.
۱۹.۱ - عدم تاخیر در اذان بلالبلال هرگز اذان را به تاخیر نمیانداخت. [۳۶۴]
ابن ماجه (م. ۲۷۵ق)، سنن ابن ماجه، به کوشش محمد فؤاد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۵ق، ج۱، ص۲۳۶.
به گفتن اذان پایبند بود و هر سحرگاه بر بام یکی از بلندترین خانههای نزدیک مسجد، خانهای از بنی نجار، اذان میگفت. [۳۶۵]
ابن هشام، السیرة النبویه، به کوشش محمد محیی الدین، مصر، مکتبة محمد علی صبیح، ۱۳۸۳ق، ج۱، ص۵۰۹.
بر پایه برخی روایات، به دستور پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) از فراز دیوار مسجد و بر پایه گزارشی، از فراز سکویی بلند بیرون از مسجد نبوی اذان سرمی داد. [۳۶۷]
ابن الضیاء، محمد، تاریخ مکة المشرفه، به کوشش علاء و ایمن، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۴ق، ص۲۷۸.
[۳۶۸]
سمهودی (م. ۹۱۱ق)، وفاء الوفاء، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۲۰۰۶م، ج۲، ص۱۰۲.
این سکو پس از گسترش مسجد نبوی در محدوده مسجد جای گرفت. [۳۶۹]
مرجانی، عبدالله، بهجة النفوس، به کوشش محمد عبدالوهاب، بیروت، دار الغرب الاسلامی، ۲۰۰۲م، ج۱، ص۵۰۹.
[۳۷۰]
عاملی، یوسف رغدا، معالم مکة و المدینة بین الماضی و الحاضر، بیروت، دار المرتضی، ۱۴۱۸ق، ص۳۱۱-۳۱۲.
سپس در محل آن، به یاد بلال، ماذنهای زیبا از سنگ مرمر سفید به ارتفاع دو متر ساختند که اکنون در اوقات پنج گانه بر آن اذان میگویند.۱۹.۲ - صوت بلالاو صوتی رسا و زیبا داشت. [۳۷۱]
ابن هشام، السیرة النبویه، به کوشش محمد محیی الدین، مصر، مکتبة محمد علی صبیح، ۱۳۸۳ق، ج۱، ص۵۰۹.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) اذانش را دوست میداشت و آن را موجب روح بخشی و خشنودی خود میدانست. [۳۷۲]
سجستانی (م. ۲۷۵ق)، سنن ابی داود، به کوشش سعید محمد اللحام، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۴۷۴.
[۳۷۳]
مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، ج۷۹، ص۱۹۳.
دائم الوضو بود [۳۷۴]
علی بن بلبان فارسی (م. ۷۳۹ق)، صحیح ابن حبان، به کوشش الارنؤوط، الرساله، ۱۴۱۴ق، ج۱۵، ص۵۶۱.
و هنگام گفتن اذان رو به قبله میایستاد [۳۷۵]
نووی، المجموع شرح المهذب، دار الفکر، ج۳، ص۱۰۳-۱۰۴.
و انگشت در گوش خود مینهاد. [۳۷۶]
سرخسی، المبسوط، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۱۳۰.
جمله «حی علی خیر العمل» را در اذان میگفت [۳۷۷]
طوسی، محمد، تهذیب الاحکام، به کوشش موسوی و آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش، ج۲، ص۶۰.
[۳۷۸]
متقی هندی (م. ۹۷۵ق)، کنز العمال، به کوشش السقاء، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق، ج۸، ص۳۴۲.
[۳۷۹]
متقی هندی (م. ۹۷۵ق)، کنز العمال، به کوشش السقاء، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق، ج۸، ص۳۴۵.
، زیرا پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به او چنین آموخته بود.از روزی که او اذان گفتن عمومی را رها کرد، این جمله نیز از اذان کنار نهاده شدو عمر بن خطاب به طور رسمی آن را از اذان حذف کرد.می گویند بلال حرف «شین» را «سین» تلفظ میکرد [۳۸۳]
ابوالبرکات، الشرح الکبیر، مصر، دار احیاء الکتب العربیه، ج۱، ص۴۱۶.
و به تصریح پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) «سین» او نزد خداوند و رسولش همان شین است.اما این خبر مردود و بی اساس است [۳۸۶]
ابن کثیر، اسماعیل، البدایة و النهایه، بیروت، مکتبة المعارف، ج۵، ص۲۳۳.
، زیرا بلال صوتی زیبا و بیانی فصیح داشت. [۳۸۷]
ابن کثیر، اسماعیل، البدایة و النهایه، بیروت، مکتبة المعارف، ج۷، ص۱۰۲.
برخی سند آن گزارش را ضعیف میدانند. [۳۸۸]
مرتضی بروجردی، مستند العروة الوثقی: تقریر بحث خوئی (م. ۱۴۱۳ق)، قم، مدرسة دار العلم، ج۳، ص۱۳۵، «کتاب الصلاة».
۱۹.۳ - مؤذن بالای کعبهدر عمرة القضاء [۳۸۹]
محمد بن إسحاق، السیر و المغازی، ج۲، ص۷۳۷.
و فتح مکه به فرمان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بر بام کعبه، اذان گفت که برای سران شرک به حدی گران آمد که برخی از آنها آرزوی مرگ کردند. [۳۹۰]
ازرقی، اخبار مکه، به کوشش رشدی صالح، مکه، مکتبة الثقافه، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۲۷۴-۲۷۵.
[۳۹۱]
یعقوبی، احمد، تاریخ یعقوبی، بیروت، دار صادر، ج۲، ص۶۰.
او از معدود افرادی بود که پس از فتح آن شهر به همراه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) وارد کعبه شد. [۳۹۲]
محمد بن إسحاق، السیر و المغازی، ج۲، ص۸۳۵.
[۳۹۳]
ابن حنبل، احمد، مسند احمد، بیروت، دار صادر، ج۲، ص۶۱، ۱۱۷.
بلال در فتوحات شام در دوره خلافت ابوبکر و عمر از جمله در فتح مَرْجُ الصُفَّر [۳۹۴]
یعقوبی، احمد، تاریخ یعقوبی، بیروت، دار صادر، ج۲، ص۱۴۰.
(منطقهای نزدیک دمشق)، محاصره دمشق و حمص شرکت داشت. [۳۹۵]
طبری، محمدبن جریر، تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۴۴۴.
وقتی مسلمانان عراق را فتح کردند، برخلاف رای عمر بر تقسیم اراضی آن پافشاری داشت. [۳۹۶]
نووی، المجموع شرح المهذب، دار الفکر، ج۱۹، ص۴۵۶.
مسلمانان برایش احترام ویژهای قائل بودند. عمر از او به «سیّدنا» یاد میکرد. [۳۹۷]
حاکم نیشابوری، محمد بن عبد الله، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۳۲۱.
۱۹.۴ - اذان بلال بعد از پیامبرپس از رحلت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، بلال دیگر اذان نگفت و به اصرار اجازه یافت تا برای جهاد به شام رود. در اینباره دو روایت هست: برخی آوردهاند که ابوبکر میخواست بلال را در مدینه و نزد خود نگاه دارد، پس او را اجازه سفر نداد. چون ابوبکر درگذشت، بلال سرانجام عمر را با اصرار راضی کرد و روی به شام نهاد. [۳۹۸]
ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، بیروت، دارصادر، ج۱، ص۳۶.
مطابق روایتی دیگر، بلال در همان روزگار خلافت ابوبکر وارد شام شد. [۳۹۹]
ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۴۱۳ق/۹۹۳م، ج۱، ص۵۷.
او پس از رحلت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، بهرغم خواست ابوبکر، هیچ اذان نگفت، مگر دو یا بار. یک بار به درخواست حضرت فاطمه زهرا علیها سلام، و بار دیگر وقتی عمر به جابیه شام آمده بود، به درخواست مسلمانان و دعوت او اذان گفت. به روایتی، بلال پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را در خواب دید که او را به زیارت خود میخواند. پس بیدرنگ بر نشست و به مدینه رفت و در آنجا اذان گفت. نیز آوردهاند که این کار به درخواست امام حسن و امام حسین علیهمالسلام صورت گرفت و اذان بلال در مسجدالنبی، شهر را به لرزه افکند. [۴۰۰]
ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، بیروت، دارصادر، ج۱، ص۳۶.
[۴۰۱]
ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۴۱۳ق/۹۹۳م، ج۱، ص۵۷.
[۴۰۲]
ابن بابویه، محمد ، من لایحضره الفقیه، قم، ۳۶۳ش، ج۱، ص۹۸.
[۴۰۳]
سخاوی، شمس الدین، التحفة اللطیفه، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۱.
[۴۰۴]
ابن جوزی، عبدالرحمان ، المنتظم، به کوشش محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، ۴۱۲ق/۹۹۲م، ج۱، ص۲۴.
۲۰ - شرکت در جنگها و فتوحاتبلال در برخی جنگها و فتوحات شام هم شرکت داشت. [۴۰۵]
ابن حنبل، احمد، فضائل الصحابه، به کوشش وصیالله محمدعباس، بیروت، ۴۰۳ق/۹۸۳م، ج۱، ص۸۹.
در فتح بیتالمقدس، او از فرماندهان سپاه به عمر شکایت برد که از لذایذ دنیوی بیش از بقیه مسلمانان بهره میجویند، و عمر فرمان داد که به عامه جنگجویان غذای خوب دهند و غنایم به طور مساوی تقسیم گردد. [۴۰۶]
یعقوبی، احمد، تاریخ یعقوبی، بیروت، دار صادر، ج۱، ص۴۷.
ظاهراً بلال معتقد بود که همه غنایم و آنچه به فتح حاصل میشود، باید پس از کسر خمس آن، میان جنگجویان تقسیم شود، در حالی که عمر همه مسلمانان را در آن انباز میدانست و بر آن بود که قسمتی از آن نیز باید وقف مسلمانان شود و گویا این باعث نقاری در میانه شده بود. [۴۰۷]
ابن حنبل، احمد، فضائل الصحابه، به کوشش وصیالله محمدعباس، بیروت، ۴۰۳ق/۹۸۳م، ج۱، ص۸۹.
در همینجا وقتی عمر دیوان شام را بنیاد نهاد، به درخواست بلال نام او و ابورویحة خثعمی را در یک دفتر قرار داد و به یک اندازه از عطایا برخوردار گردانید. [۴۰۸]
ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، بیروت، دارصادر، ج۱، ص۳۴.
[۴۰۹]
ابن حجر عسقلانی، احمد، الاصابة، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، ۴۱۲ق/۹۹۲م، ج۱، ص۴۵.
۲۱ - عمرةالقضاء و حجة الوداعبلال در عمرة القضاء ( عمرة القصاص ) به سال هفتم ق. همراه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بود. [۴۱۱]
ابن کثیر، اسماعیل، البدایة و النهایه، بیروت، مکتبة المعارف، ج۴، ص۲۳۲.
در این سفر، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) سه روز در مکه ماند و به یارانش دستور داد مناسک عمره را نیرومند و چالاک برگزار کنند. [۴۱۲]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۴۶-۴۴۸.
او به دستور رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) هنگام ظهر بر فراز بام کعبه ایستاد و اذان گفت. [۴۱۳]
ابن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار صادر، ج۲، ص۱۲۲.
[۴۱۴]
ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم، به کوشش محمد عبدالقادر و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۳۰۶.
سخن مشهور، اذان او بر بام کعبه را در روز فتح مکه میداند. [۴۱۵]
ابن هشام، السیرة النبویه، به کوشش محمد محیی الدین، مصر، مکتبة محمد علی صبیح، ۱۳۸۳ق، ج۲، ص۴۱۳.
[۴۱۶]
ابن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار صادر، ج۳، ص۲۳۴.
برخی محققان میان این دو سخن جمع کردهاند و بر آنند که بلال برفراز کعبه در هر دو هنگام اذان گفت. [۴۱۸]
محمدی اشتهاردی، محمد، بلال حبشی، تهران، پیام آزادی، ۱۳۷۳ش، ص۹۱.
اذان او بر فراز بام کعبه، خشم فراوان کافران مکه را برانگیخت، [۴۱۹]
ابن هشام، السیرة النبویه، به کوشش محمد محیی الدین، مصر، مکتبة محمد علی صبیح، ۱۳۸۳ق، ج۲، ص۴۱۳.
[۴۲۰]
یعقوبی، احمد، تاریخ یعقوبی، بیروت، دار صادر، ج۲، ص۶۰.
به گونهای که برخی از آنها شکر گزاردند که پدرانشان زنده نیستند تا نظاره گر این رویداد باشند. [۴۲۱]
راوندی، الخرائج والجرائح، قم، مؤسسة الامام المهدی، ج۱، ص۹۷.
[۴۲۲]
ابن کثیر، اسماعیل، البدایة و النهایه، بیروت، مکتبة المعارف، ج۴، ص۲۳۲.
۲۱.۱ - همراه پیامبر در حجةالوداعاو در حجة الوداع همگام رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بود و در روز ترویه با سایبانی که در دست داشت، برای پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) سایه فراهم میکرد. [۴۲۳]
هیثمی (م. ۸۰۷ق)، مجمع الزوائد، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۲ق، ج۳، ص۲۳۲.
او در صحرای عرفات مردم را به سکوت دعوت کرد تا پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) خطبه بخواند.سپس در پایان خطبه نخست پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) اذان گفت و پس از پایان خطبه دوم پشت سر وی به نماز ظهر و عصر ایستاد. [۴۲۵]
شافعی (م. ۲۰۴ق)، مسند الشافعی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ص۳۱.
او در رمی جمره عقبه در حالی که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بر ناقه سوار بود و اسامه زمام مرکب را در دست داشت، برای وی سایبان نگاه داشت. [۴۲۶]
مسلم (م. ۲۶۱ق)، صحیح مسلم، بیروت، دار الفکر، ج۴، ص۸۰.
[۴۲۷]
مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، ج۶۱، ص۲۲۰.
او پیام رسان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نیز بود. بر همین اساس، پس از نزول آیه تبلیغ، به دستور پیامبر میان مردم رفت و همه آنها را به سوی غدیر فرا خواند. [۴۲۸]
ابن بابویه، محمد، الامالی صدوق، قم، ۳۶۲ش، ص۳۵۵.
[۴۳۰]
مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، ج۳۷، ص۱۰۹.
۲۲ - بلال پس از پیامبربلال پس از رحلت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و پیش از خاکسپاری وی، با آوای اذان خویش مردم را در سوگ وی گریاندو پس از خاکسپاری بر قبرش آب پاشید. [۴۳۲]
بیهقی، السنن الکبری، بیروت، دار الفکر، ج۳، ص۴۱۱.
از آن پس تصمیم گرفت اذان عمومی نگوید. [۴۳۳]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۱۷.
به گزارش برخی، این تصمیم را به سبب نارضایتی از خلیفه و دیگر مسلمانان در نادیده گرفتن حق علی بن ابی طالب (علیهالسّلام) گرفت.از این رو، جز در چند مورد، اذان عمومی نگفت.نخست به خواست فاطمه -سلام الله علیها - و بار دیگر به درخواست حسن و حسین (علیهالسّلام) اذان گفت، آن گاه که که برای زیارت قبر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) از شام به مدینه آمده بود. [۴۴۱]
محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۴۱۳ق/۹۹۳م، ج۱، ص۳۵۸.
دیگر بار هنگامی اذان گفت که خلیفه دوم به سال هفدهم ق. در جابیه، از سرزمینهای دمشق، به درخواست مسلمانان، از او تقاضا کرد تا اذان گوید. [۴۴۲]
طبری، محمدبن جریر، تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۳ق، ج۳، ص۱۶۶.
۲۲.۱ - جهاد پس از رحلت پیامبربلال پس از رحلت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) برای جهاد به شام رفت. بر پایه سخنی، در روزگار ابی بکر بن ابی قحافه [۴۴۳]
ابن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار صادر، ج۳، ص۲۳۷.
[۴۴۴]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۱۷.
و به سخن دیگر، در روزگار عمر بن خطاب به شام رفت [۴۴۶]
ابن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار صادر، ج۳، ص۲۳۶.
[۴۴۷]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۱۷.
و در برخی فتوحات حضور یافت. [۴۴۸]
واقدی (م. ۲۰۷ق)، فتوح الشام، بیروت، دار الجیل، ج۲، ص۲۰.
[۴۴۹]
ابن حنبل، احمد، فضائل الصحابه، به کوشش محمد عباس، بیروت، الرساله، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۲۸۹.
[۴۵۰]
یعقوبی، احمد، تاریخ یعقوبی، بیروت، دار صادر، ج۲، ص۱۴۰.
ابن ابی شیبه کوفی او را خزانه دار ابی بکر دانسته است. [۴۵۱]
ابی شیبه (م. ۲۳۵ق)، المصنف، به کوشش سعید محمد، دار الفکر، ۱۴۰۹ق، ج۷، ص۵۳۸.
این سخن درخور درنگ است، زیرا بر پایه برخی نقلها، بلال با ابی بکر بیعت نکرد و رفتن او از مدینه به شام، اقدامی اعتراض آمیز در برابر خلیفه و کسانی بود که علی بن ابی طالب (علیهالسّلام) را خانه نشین کرده بودند. [۴۵۲]
الاربعین، ابن ماحوزی، سلیمان، به کوشش رجایی، قم، امیر، ۱۴۱۷ق، ص۲۵۷-۲۵۸.
۲۲.۲ - تعبیر عمر بن خطابعمر بن خطاب از بلال با تعبیر «سیدنا» یاد میکرد [۴۵۳]
بخاری (م. ۲۵۶ق)، صحیح البخاری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق، ج۴، ص۲۱۷.
و عبدالله بن عمر او را بهترین «بلال»ها میدانست. [۴۵۴]
ابن ماجه (م. ۲۷۵ق)، سنن ابن ماجه، به کوشش محمد فؤاد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۵ق، ج۱، ص۵۴.
آن گاه که عمر دیوان شام تدوین کرد، به درخواست بلال، نام وی را با ابورویحه خثعمی در یک دفتر جای داد. [۴۵۵]
ابن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار صادر، ج۳، ص۲۳۴.
[۴۵۶]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۱۷.
با این حال، او از عمر ناخشنود بود. در اختلافی که میان او و عمر درباره وقت نماز پیش آمد، عمر خود را آگاه تر از وی خواند، اما بلال نپذیرفت.وی در فتح بیت المقدس، از عملکرد فرماندهان مسلمان و رفتار تبعیض آمیز آنها به عمر شکایت کرد [۴۵۸]
یعقوبی، احمد، تاریخ یعقوبی، بیروت، دار صادر، ج۲، ص۱۴۷.
و به ستاندن شراب و خوک با عنوان خراج اهل ذمه اعتراض نمود. [۴۵۹]
ابوالبرکات، الشرح الکبیر، مصر، دار احیاء الکتب العربیه، ج۱۰، ص۶۲۶.
او با توجه به سیره نبوی در موضوع توزیع زمینهای فتح شده، در برابر عمر ایستاد و تهدید به نبرد نمود. [۴۶۰]
بیهقی، السنن الکبری، بیروت، دار الفکر، ج۶، ص۳۱۸.
عمر نیز او و یارانش را بر منبر نفرین کرد. [۴۶۱]
نووی، المجموع شرح المهذب، دار الفکر، ج۱۹، ص۴۵۶.
۲۳ - وفاتبلال در حالی که شعر شادمانی بر لب داشت و مشتاق پیوستن به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و یارانش بود، جان سپرد.تاریخ وفات او را سال هفدهم، [۴۶۳]
اصفهانی، ابونعیم، معرفة الصحابه، به کوشش محمد حسن و مسعد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۳۳۳.
هجدهم، [۴۶۴]
اصفهانی، ابونعیم، معرفة الصحابه، به کوشش محمد حسن و مسعد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۳۳۳.
نوزدهم، و پیوسته در حضر و سفر برای رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بیستم، [۴۶۷]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۱۸-۲۲۰.
[۴۶۸]
ابن حبان، محمد، مشاهیر علماء الامصار، به کوشش مرزوق علی، دار الوفاء، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۵۰.
[۴۶۹]
طوسی، ابوجعفر، رجال الطوسی، به کوشش قیومی، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۵ق، ص۱، ص۱۸۹.
بیست و یکم [۴۷۱]
خلیفة بن خیاط، الطبقات الکبری، ج۱، ص۵۰.
یا بیست و پنجم ق. [۴۷۲]
ابن حجر عسقلانی، احمد، تهذیب التهذیب، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۴۴۱.
یاد کردهاند. او در شام جان داد، اما مدفنش را در باب صغیر دمشق، داریا [۴۷۵]
عمادی، عبدالرحمن، الروضة الریا فیمن دفن بداریا، به کوشش الاشعث، دمشق، دار مامون، ۱۴۰۸ق، ص۹۹-۱۰۰.
[۴۷۶]
ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۴۱۳ق/۹۹۳م، ج۱، ص۳۶۰.
در حلب، [۴۷۷]
ابن کثیر، اسماعیل، البدایة و النهایه، بیروت، مکتبة المعارف، ج۷، ص۱۰۲-۱۰۳.
[۴۷۸]
الاصابه، ابن حجر عسقلانی، احمد، به کوشش علی معوض و عادل عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۳۲۶.
باب کیسان، و یا عمواس دانستهاند. [۴۷۹]
سخاوی، شمس الدین، التحفة اللطیفه، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۲۱.
بر پایه سخن مشهور، در دمشق جان داد و در باب صغیر مدفون شد. [۴۸۰]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۱۸-۲۲۰.
[۴۸۱]
طوسی، ابوجعفر، رجال الطوسی، به کوشش قیومی، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۵ق، ص۱، ص۱۸۹.
اما به باور ابن کثیر، قبر موجود در باب صغیر، قبر بلال بن ابی درداء، حکمران و قاضی شهر دمشق، است و مدفن بلال بن رباح در داریا جای دارد. [۴۸۳]
ابن کثیر، اسماعیل، البدایة و النهایه، بیروت، مکتبة المعارف، ج۹، ص۹۳.
;برخی نیز بر این باورند که بلال در داریا درگذشته است. [۴۸۵]
ذهبی، (م. ۷۴۸ق)، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۲۰۶.
قبر موجود در حلب نیز متعلق به خالد بن رباح، برادر بلال، میباشد. [۴۸۷]
عمر بن احمد، ابن عدیم (م. ۶۶۰ق)، بغیة الطلب فی تاریخ حلب، به کوشش زکار، بیروت، دار الفکر، ج۱، ص۴۶۴.
[۴۸۸]
عمر بن احمد، ابن عدیم (م. ۶۶۰ق)، بغیة الطلب فی تاریخ حلب، به کوشش زکار، بیروت، دار الفکر، ج۷، ص۳۰۲۸.
بلال برادری نسبی به نام خالد داشت که گویی محضر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را درک کرد، ولی حدیثی روایت ننمود. [۴۸۹]
خلیفة بن خیاط، الطبقات الکبری، ج۱، ص۵۰.
[۴۹۱]
ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۴۱۳ق/۹۹۳م، ج۱، ص۳۵۱.
خالد کارگزار عمر بن خطاب در اردن بود. [۴۹۲]
عمر بن احمد، ابن عدیم (م. ۶۶۰ق)، بغیة الطلب فی تاریخ حلب، به کوشش زکار، بیروت، دار الفکر، ج۷، ص۳۰۲۷.
او همچنین خواهری به نام غفره داشت. [۴۹۳]
خلیفة بن خیاط (م. ۲۴۰ق)، تاریخ خلیفه، به کوشش زکار، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق، ص۳۴۲.
[۴۹۴]
ابن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار صادر، ج۵، ص۴۲۶.
۲۳.۱ - اقوال در وفاتدرباره سال مرگ، محل و علت درگذشت بلال میان منابع اختلاف است. مرگ او را در سالهای ۸، ۰ و ۱ق در شصت واند سالگی، به مرگ طبیعی یا بر اثر طاعون دانسته، و مرقدش را غالباً در دمشق باب الصغیر یا باب کیسان و بعضی در داریا یا عمواس، و حتی حلب نشان دادهاند. [۴۹۶]
ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، بیروت، دارصادر، ج۱، ص۳۸.
[۴۹۷]
طبری (م. ۳۱۰ق)، تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۱۲.
[۴۹۸]
خلیفة بن خیاط، تاریخ، به کوشش اکرم ضیاء عمری، دمشق / بیروت، ۳۹۷ق، ج۱، ص۴۹.
[۴۹۹]
خلیفة بن خیاط، الطبقات، به کوشش اکرم ضیاء عمری، ریاض ۴۰۲ق/۹۸۲م، ج۱، ص۹- ۹۸.
[۵۰۰]
ابن حبان، محمد، ج۱، ص۸، الثقات، به کوشش شرفالدین احمد، بیروت، ۳۹۵ق/۹۷۵م.
[۵۰۱]
سخاوی، شمس الدین، التحفة اللطیفه، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۱.
[۵۰۲]
ابن جوزی، عبدالرحمان ، صفة الصفوة، به کوشش محمود فاخوری و محمد رواس قلعهجی، بیروت، ۳۹۹ق/ ۹۷۹م، ج۱، ص۴۰.
[۵۰۳]
ذهبی، محمد، ، العبر، به کوشش صلاحالدین منجد، کویت، ۹۴۸م، ج۱، ص۴.
[۵۰۴]
ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۴۱۳ق/۹۹۳م، ج۱، ص۴۷.
[۵۰۵]
ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۴۱۳ق/۹۹۳م، ج۱، ص۶۰.
[۵۰۶]
شیخ طوسی، محمد، رجال، نجف، ۳۸۱ق/ ۹۶۱م، ج۱، ص۷.
بلال به هنگام مرگ از اینکه به ملاقات پیامبر و یاران او میشتابد بسیار شادمان بود و شادمانی خود را با سرودن اشعاری ابراز کرده، میگفت: فردا با دوستانم محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و یارانش ملاقات میکنم. [۵۰۸]
ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۴۱۳ق/۹۹۳م، ج۱، ص۳۵۹.
بلال در دوره خلافت عمر و در سال ۱۷، ۱۸، [۵۱۲]
جبعی عاملی، زین الدین علی، حواشی شهید ثانی، ص۳.
۱۹، ۲۰ یا ۲۱ هجری در شام (حلب، داریا یا عمواس از دنیا رفت و در باب الاربعین، باب کیسان یا باب الصغیر دفن شد [۵۲۳]
حاکم نیشابوری، محمد بن عبد الله، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۳۱۹.
، ولی بنا به نقل مشهور در سال بیستم از دنیا رفت و در باب الصغیر به خاک سپرده شد.۲۴ - علاقه پیامبر به بلالرسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) علاقه فراوانی به بلال داشت. او را به بهشت بشارت [۵۲۴]
ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۴۱۳ق/۹۹۳م، ج۱، ص۳۴۸.
و از رستگاریش خبر داد [۵۲۵]
ابن حنبل، احمد، مسند احمد، بیروت، دار صادر، ج۱، ص۴۲۵.
و برایش دعا کرد. [۵۲۶]
ابن حنبل، احمد، مسند احمد، بیروت، دار صادر، ج۳، ص۶۲۰.
در ماجرایی، از ابوذر به سبب سرزنش بلال روی برگرداند و به ابوبکر درباره ناراحت کردن او و جمعی دیگر هشدار داد [۵۲۸]
ابن حنبل، احمد، مسند احمد، بیروت، دار صادر، ج۶، ص۵۷.
و خطاب به همسر بلال فرمود: هرچه او از من نقل میکند راست میگوید. او را ناراحت نکن که هیچ عملی از تو پذیرفته نمیشود. بنابر روایات نبوی بلال مردی نیکو و سید مؤذّنان، [۵۳۱]
طبرانی، سلیمان بن أحمد، المعجم الکبیر، ج۵، ص۲۰۹.
[۵۳۲]
حاکم نیشابوری، محمد بن عبد الله، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۳۲۲.
از حبشیان پیشتاز در اسلام، از بهترین سیاه چهرگان [۵۳۵]
حاکم نیشابوری، محمد بن عبد الله، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۳۲۱.
و اولین شفیع مؤمنان حبشه است. او نخستین مؤذنی است که وارد بهشت میشود و بهشت مشتاق اوست. [۵۴۰]
ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۴۱۳ق/۹۹۳م، ج۱، ص۳۵۵.
او بنده صالح خدا [۵۴۱]
طوسی، اختیار معرفة الرجال، به کوشش میرداماد و رجایی، قم، آل البیت (علیهمالسلام)، ۱۴۰۴ق، ص۳۸-۳۹.
و از نخستین کسانی است که پس از پیامبر و شهیدان در قیامت لباس بهشتی بر تن میکنند.۲۵ - نماز بلالاحادیث او بیشتر در موضوع نماز [۵۴۳]
ترمذی (م. ۲۷۹ق)، سنن ترمذی، به کوشش عبدالوهاب، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۲ق، ج، ج۵، ص۲۱۲.
و مقدمات آن، [۵۴۴]
مسلم (م. ۲۶۱ق)، صحیح مسلم، بیروت، دار الفکر، ج۱، ص۱۵۹.
ربا [۵۴۵]
بخاری (م. ۲۵۶ق)، صحیح البخاری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق، ج۳، ص۶۴.
و شب قدر [۵۴۶]
ابن طاووس، اقبال الاعمال، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۷ش، ج۱، ص۱۵۵.
[۵۴۷]
هیثمی (م. ۸۰۷ق)، مجمع الزوائد، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۲ق، ج۳، ص۱۷۶.
است. او در روایتی از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) درباره ازدواج علی (علیهالسّلام) و فاطمه -سلام الله علیها -، از شفاعتگری آن دو برای محبان اهل بیت : گزارش میدهد. [۵۴۸]
ابن شاذان، محمد، مائة منقبه، قم، مدرسة الامام المهدی، ۱۴۰۷ق، ص۱۶۶.
[۵۴۹]
ابن شهرآشوب (م. ۵۸۸ق)، مناقب آل ابی طالب، قم، علامه، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۱۲۳.
نیز در روایتی بلند، فضیلت اذان و وصف بهشت را از زبان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) گزارش کرده است.۲۶ - مساجدی با نام بلالبرای تکریم بلال، بعدها مسلمانان مساجدی با نام او ساختند که یکی از آنها در شهر مکه و بر فراز کوه ابوقبیس قرار داشت. این مسجد که به مناسبت اذان گفتن او بر فراز این کوه ساخته شده بود، نزدیک به ۱۰۰ متر مربع وسعت داشت و در طرحهای جدید گسترش و بنای کاخ برای مهمانان دولت سعودی، ویران شد و اکنون اثری از آن برجای نیست. [۵۵۲]
جعفریان، رسول، آثار اسلامی مکه و مدینه، قم، مشعر، ۱۳۸۶ش، ص۱۲۵-۱۲۶.
مسجدی دیگر نیز در غرب مدینه، در محل قلعه بنی زریق و منطقه خالدیه وجود داشت که مسجد بلال بن رباح نامیده میشد. رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به سال هفتم ق. در این مکان نماز عید خواند. این مسجد در گسترش ساختمانهای حکومتی سعودی ویران شد و به ایستگاه اتومبیلهای شهرداری تبدیل شد. اکنون در جنوب شرقی مسجد نبوی، مسجدی منتسب به بلال وجود دارد که ارتباطی با مسجد پیشین ندارد و نوبنیاد است. [۵۵۳]
عاملی، یوسف رغدا، معالم مکة و المدینة بین الماضی و الحاضر، بیروت، دار المرتضی، ۱۴۱۸ق، ص۳۵۰.
مکانی دیگر به نام دار رباح منسوب به پدر بلال حبشی در مدینه بود که به سال ۸۴۰ق. به مدرسه باسطیه بدل شد و در دوره معاصر در گسترش پیرامون باب السلام از مسجد نبوی ویران گشت. [۵۵۴]
عاملی، یوسف رغدا، معالم مکة و المدینة بین الماضی و الحاضر، بیروت، دار المرتضی، ۱۴۱۸ق، ص۴۰۸.
مکان منتسب به اذان گویی بلال بر فراز کوهی در منطقه جعرانه در شمال مکه، تا اواخر سده پنجم ق. نمازگاه حاجیان و مسافران و مورد اقبال و تکریم عمومی بود. [۵۵۵]
ناصر خسرو (م. ۴۸۱ق)، سفرنامه ناصر خسرو، تهران، زوار، ۱۳۸۱ش، ص۱۳۸.
۲۷ - بلال دوستدار اهل بیتبلال از دوستداران و علاقه مندان اهل بیت (علیهمالسّلام) بود. روزی با تاخیر به مسجد آمد. پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) راز آن را جویا شد. او گفت: برای کمک کردن به فاطمه (سلاماللهعلیها) رفته بودم که آن حضرت برایش دعا کرد. [۵۵۶]
ابن حنبل، احمد، مسند احمد، بیروت، دار صادر، ج۳، ص۶۲۰.
با شنیدن خبر شهادت یگانه دختر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به شدّت گریست. امیرمؤمنان (علیهالسّلام) و امام سجاد از او ستایش کردند. [۵۵۸]
التفسیر المنسوب الی الامام العسکری (علیهالسلام)، به کوشش ابطحی، قم، مدرسه امام مهدی، ۱۴۰۹ق، ص۹۰.
[۵۵۹]
التفسیر المنسوب الی الامام العسکری (علیهالسلام)، به کوشش ابطحی، قم، مدرسه امام مهدی، ۱۴۰۹ق، ص۶۲۳-۶۲۴.
امام صادق (علیهالسّلام) درباره اش فرمود: خدا رحمت کند بلال را که همواره اهل بیت (علیهمالسّلام) را دوست میداشت. بلال از راویان حدیث پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) است. بسیاری از صحابه و تابعان از او روایت نقل کردهاند. احمد حنبل شماری از احادیثش را در مسند خود جمع آوری کرده است. [۵۶۳]
ابن حنبل، احمد، مسند احمد، بیروت، دار صادر، ج۷، ص۲۰.
[۵۶۴]
ابن حنبل، احمد، مسند احمد، بیروت، دار صادر، ج۷، ص۲۶.
روایت مشهوری درباره اذان در منابع امامیه از او نقل شده است.عبدالله بن عمر درباره اش گفت: بلالِ رسول الله بهترین بلالهاست، [۵۶۷]
ابن ماجه (م. ۲۷۵ق)، سنن ابن ماجه، به کوشش محمد فؤاد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۵ق، ج۱، ص۵۴.
با این حال بسیار فروتن بود. هرگاه در حضور وی از فضایلش یاد میشد با فروتنی میگفت: من همان حبشی هستم که تا دیروز برده بودم.به ندرت اشعاری به زبان عربی [۵۶۹]
هشام، السیرة النبویه، به کوشش محمد محیی الدین، مصر، مکتبة محمد علی صبیح، ۱۳۸۳ق، ج۲، ص۵۸۹.
و حتی چند بیت حبشی [۵۷۱]
قمی، عباس، سفینة البحار، ج۱، ص۲۶۵.
در مدح رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) از بلال نقل شده است. ۲۸ - بلال و ارتباط با اهل بیتبلال دوستدار اهل بیت: بود.به همین سبب، نزد شیعیان و دانشوران شیعه جایگاهی برجسته دارد و منابع شیعی او را ممدوح دانستهاند.او در برگزاری جشن ازدواج حضرت علی (علیهالسّلام) و فاطمه (سلاماللهعلیها) نقشی اثرگذار داشت و به خواست پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) عطر و مواد خوشبوی لازم برای جهیزیه حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) [۵۷۴]
علی بن بلبان فارسی (م. ۷۳۹ق)، صحیح ابن حبان، به کوشش الارنؤوط، الرساله، ۱۴۱۴ق، ج۱۵، ص۳۹۴.
و طعام جشن ازدواج را فراهم کرد. [۵۷۶]
صنعانی، عبدالرزاق، المصنف، به کوشش حبیب الرحمن، المجلس العلمی، ج۵، ص۴۸۷.
[۵۷۷]
نعمان مغربی (م. ۳۶۳ق)، شرح الاخبار فی فضائل الائمة الاطهار (علیهمالسلام)، به کوشش جلالی، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۳۵۷.
او علی بن ابی طالب (علیهالسّلام) را بسیار ارج میگذاشت، به گونهای که از سوی برخی مخالفان سرزنش میشد. [۵۷۸]
التفسیر المنسوب الی الامام العسکری (علیهالسلام)، به کوشش ابطحی، قم، مدرسه امام مهدی، ۱۴۰۹ق، ص۶۲۳.
وی به خانه امام علی (علیهالسّلام) رفت و آمد داشت [۵۸۰]
عبدالله بن عدی، الکامل فی ضعفاء الرجال، به کوشش غزاوی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۱۶۹.
[۵۸۱]
اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه، دار الاضواء، بیروت-لبنان، ج۱، ص۳۳۵.
و به پاس یاری رساندن به فاطمه (سلاماللهعلیها) از دعای خیر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) برخوردار شد. [۵۸۲]
ابی الفراس (م. ۶۰۵ق)، تنبیه الخواطر (مجموعه ورام)، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۸ش، ج۲، ص۵۴۹.
به سبب همین ارادت بود که در پی شهادت فاطمه (سلاماللهعلیها) فریاد اندوه برآورد.امام علی(علیهالسّلام) بلال را پیشگام حبشیانو امام سجاد (علیهالسّلام) او را از بهترین اصحاب پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) شمرد. [۵۸۵]
التفسیر المنسوب الی الامام العسکری (علیهالسلام)، به کوشش ابطحی، قم، مدرسه امام مهدی، ۱۴۰۹ق، ص۶۲۳.
امام صادق (علیهالسّلام) او را عبد صالح [۵۸۶]
طوسی، اختیار معرفة الرجال، به کوشش میرداماد و رجایی، قم، آل البیت (علیهمالسلام)، ۱۴۰۴ق، ص۱۹۱.
و نخستین وارد شونده به بهشت [۵۸۷]
طوسی، محمد، تهذیب الاحکام، به کوشش موسوی و آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش، ج۲، ص۲۸۴.
خواند و برایش طلب رحمت کرد.۲۹ - جایگاه بلال نزد امامان شیعهبلال نزد امامان شیعه و اصحاب ایشان از پایگاهی بلند برخوردار است. [۵۸۹]
کشی، محمد، معرفة الرجال، اختیار شیخ طوسی، به کوشش حسن مصطفوی، مشهد، ۳۴۸ش، ج۱، ص۹.
امام علی (علیهالسلام) او را از جمله برگزیدگان اصحاب پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و از جمله سابقان در اسلام دانستهاند [۵۹۰]
التفسیر المنسوب الی الامام العسکری (علیهالسلام)، به کوشش ابطحی، قم، مدرسه امام مهدی، ۱۴۰۹ق، ص۲۱.
[۵۹۱]
ابن بابویه، محمد ، الخصال، قم، ۴۰۳ق/۹۸۳م، ج۱، ص۱۲.
و در دیوان منسوب به امام، در ابیاتی از بلال و اذانگویی او یاد شده است.. [۵۹۲]
دیوان امام علی (علیهالسلام) ، قم، ۳۶۹ش.
گفتهاند: با آنکه بلال آزاد شده ابوبکر بود، ولی امام علی (علیهالسلام) را بسیار دوست میداشت و گویا در اینباره سرزنشهایی هم شنیده است. [۵۹۳]
التفسیر المنسوب الی الامام العسکری (علیهالسلام)، به کوشش ابطحی، قم، مدرسه امام مهدی، ۱۴۰۹ق، ص۲۱-۲۲.
در برخی منابع ادب نیز از صداقت و صراحت و برخی اقوال و رفتارهایش یاد شده است و اشعاری هم از او نقل کردهاند.. [۵۹۴]
ابشیهی، محمد، المستطرف فی کل فن مستظرف، به کوشش مفید محمد قمیحه، بیروت، ۹۸۶م، ج۱، ص۵.
[۵۹۵]
ابشیهی، محمد ، المستطرف فی کل فن مستظرف، به کوشش مفید محمد قمیحه، بیروت، ۹۸۶م، ج۱، ص۳.
[۵۹۶]
ابن عبدربه، احمد ، العقد الفرید، به کوشش احمد امین و دیگران، قاهره، ۳۶۵ق/ ۹۴۶م، ج۱، ص۸۲.
۳۰ - فرزندانبا آنکه برخی نویسندگان بلال را فاقد فرزند دانستهاند، ولی از پسرش، عمر به عنوان یکی از راویان او یاد شده است. [۵۹۷]
سخاوی، شمس الدین، التحفة اللطیفه، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۱.
نوادگان او نیز تا قرنها بعد شناخته شده بودند،. [۵۹۸]
ابن اثیر، علی، الکامل، به کوشش عبدالله قاضی، بیروت، ۴۱۵ق/۹۹۵م، به عنوان یکی از نوادگان بلال یاد کرده است.
[۵۹۹]
ابن اثیر، علی، الکامل، به کوشش عبدالله قاضی، بیروت، ۴۱۵ق/۹۹۵م.
۳۱ - روایات بلالطبق یافته حدیث شناسان، ۴۴ حدیث از بلال گزارش شده است که برخی از آنها در صحیحین [۶۰۰]
ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۴۱۳ق/۹۹۳م، ج۱، ص۶۰.
[۶۰۱]
بخاری (م. ۲۵۶ق)، صحیح البخاری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق، ج۱، ص۱۵۶.
[۶۰۲]
مسلم (م. ۲۶۱ق)، صحیح مسلم، بیروت، دار الفکر، ج۱، ص۱۵۹.
یافت میشوند. [۶۰۳]
مسلم بن حجاج، صحیح، به کوشش محمد فؤاد عبدالباقی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ج۱، ص۳۱.
[۶۰۴]
ترمذی، محمد، سنن ترمذی، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، بیروت، داراحیاءالتراث العربی، ج۱، ص۷۲.
[۶۰۵]
ترمذی، محمد، سنن ترمذی، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، بیروت، داراحیاءالتراث العربی، ج۱، ص۷۸.
[۶۰۶]
ابن حنبل، احمد، فضائل الصحابه، به کوشش وصیالله محمدعباس، بیروت، ۴۰۳ق/۹۸۳م، ج۱، ص۵۷.
[۶۰۷]
ابن حجر عسقلانی، احمد، الاصابة، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، ۴۱۲ق/۹۹۲م، ج۱، ص۶.
[۶۰۸]
ابن حجر عسقلانی، احمد، الاصابة، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، ۴۱۲ق/۹۹۲م، ج۱، ص۲۴.
[۶۰۹]
ابن حجر عسقلانی، احمد، الاصابة، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، ۴۱۲ق/۹۹۲م، ج۱، ص۳۲.
[۶۱۰]
ابن قانع، عبدالباقی ، معجم الصحابه، به کوشش صلاح بن سالم مصرانی، مدینه ۴۱۸ق/۹۹۷، ج۱، ص۸.
[۶۱۱]
ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۴۱۳ق/۹۹۳م، ج۱، ص۳۶۰.
روایتهای گزارش شده از بلال در کتابی به نام مسند بلال به چاپ رسیده است. [۶۱۲]
دارقطنی (م. ۳۸۵ق)، علل الدارقطنی، به کوشش محفوظ الرحمن، الریاض، دار طیبه، ۱۴۰۵ق، ج۷، ص۱۶۹.
برخی کسانی که از وی روایت کردهاند، عبارتند از: ابوبکر بن ابی قحافه، اسامة بن زید، براء بن عازب، عبدالله بن عمر، عمر بن خطاب، کعب بن عجره، ابن مسعود، ابوسعید خدری و جابر بن عبدالله .۳۱.۱ - راویان از بلالبرخی از مهمترین کسانی که از او روایت کردهاند، عبارتند از جابر بن عبدالله، ابوبکر، عمر، براء بن عازب، عبدالرحمان بن ابی لیلی و عبدالله بن رواحه . [۶۱۶]
ابونعیم اصفهانی، احمد، دلائل النبوة، به کوشش محمد محمد حداد، ریاض، ۴۰۹ق/۹۸۹م، ج۱، ص۶۲.
[۶۱۷]
ابن عبدالبر، یوسف ، الاستیعاب، به کوشش علی محمد بجاوی، قاهره، ۳۸۰ق/۹۶۰م، ج۱، ص۸۰.
[۶۱۸]
ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۴۱۳ق/۹۹۳م، ج۱، ص۴۷.
[۶۱۹]
سخاوی، شمس الدین، التحفة اللطیفه، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۱.
در منابع شیعی نیز احادیثی از او آمده است و کسانی چون هشام بن حکم با اسناد از عبدالله بن علی، از بلال روایت کردهاند. [۶۲۰]
ابن بابویه، محمد ، من لایحضره الفقیه، قم، ۳۶۳ش، ج۱، ص۹۲.
[۶۲۱]
ابن بابویه، محمد، الامالی، قم، ۳۶۲ش، ج۱، ص۱۰-۱۱.
۳۲ - پانویس
۳۳ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بلال حبشی»، ج۱۲، شماره۵۰۱۱. دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله«بلال بن رباح حبشی». حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، برگرفته از مقاله «بلال بن رباح». |